ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 20 ساله )

اوایل یه خاطر وسواس فکری بیش از حد در مورد اینکه فلان بیماری رو دارم دیوونه میشدم..اماحالا تقریبا به بیماریا فکر نمیکنم اما تپش قلبام از اول صبح تا موقع خواب و حتی در خواب داره دبوونم میکنه...و اینکه اوضاع روابط خانوادگیمونم افتضاحه و هیییییییچ دلخوشی ای ندارم. بابام یه ادم چشم چرونه و کلی دوست دختر داره..مامانمم که همینجوریش بی اعصاب بود ولی بعد از ماجرای بابام بدترم شد و داعما به زمین و زمان فحش میده...و فقطم با من در گیری بی مورد لفظی داره و با اینکه میدونه من فوبیای مرگ دارم...اما بازم دایما میگه ایشالا من بمیرم از دست همتون راحت شم....و اینم اضافه کنم که همین من بمیرماشو از وقتی من یادمه تکرار میکنه.... خواهش میکنم کمکم کنید... تپش قلبام واقعا داره داغونم میکنه و دکترم رفتم گفت چیز خاصی نیس


مشاور (خانم موحدنساج)


سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه ای باشد برای رفع مشکل شما.
دوست عزیز، مشکلات مطرح شما از طرف شما جدی است، که پاسخگویی به آن در قالب یک مشاوره کتبی امری غیر ممکن است. در واقع اطلاعات بنده از شرایط شما بسیار محدود است، و از طرفی امکان بررسی و ارزیابی همه جانبه از راه دور میسر نیست. اگر در پی درمان قطعی و کامل مشکل خود هستید، لازم است به صورت حضوری به مشاوری مجرب، با تخصص اختلالات اضطرابی مراجعه منظم داشته باشید.
درست است که قسمتی از مشکلات شما ریشه جسمی دارد، ولی باید به روانپزشک مراجعه کنید، تا با تجویز داروهای مناسب در رفع مشکلتان موثر باشد. درست است که تپش قلب دارید ولی این حالت به دلایل عصبی در شما ایجاد شده، پس از نظر دکتری که تخصص روانپزشکی ندارد شما مشکلی ندارید.
در این مجال چند توصیه کلی قابل ذکر است:
- افکارتان را با استفاده از روش هایی منظم کنید. وقتی با افکار آزار دهنده مواجهه می شوید، فکرتان را به سمت موضوعی خاص متفرق یا از روش توقف فکر با بیان کلمه ایست بهره مند شوید.
- به سخنان و رفتار اطرافیان خود زیاد توجه نکنید. ما قادر به تغییر دیگران نیستیم ، بلکه تنها می توانیم شخصیت خود را به گونه ای که فکر می کنیم درست است تغییر دهیم. گاهی با تغییر خود، متوجه تحولی در رفتار اطرافیان خود هستیم.
- مهارتهای دهگانه زندگی را بیاموزید، تا با شناخت خود و آموزش مهارتهایی چون تفکر طلایی، حل مسئله و مدیریت استرس بتوانید نظام رفتاری خود را مدیریت کنید.
- هر گاه مادرتان از مرگ سخن می گوید، یا سخنانی را بیان می کند که شما را عصبی می کند، مکان خود را تغییر داده و از کنار او بروید. سپس موسیقی ملایم را با هدفون گوش دهید و با بستن چشمان خود بدن خود را ریلکس کنید.
- افکار آزار دهنده خود را روی کاغذ بنویسید. سپس دلیل درستی یا نادرستی فکرتان را در کنارش بنویسید، حال با خود فکر کنید که چند درصد احتمال دارد که ترس یا فکر آزار دهنده شما درست باشد.
- دنیا زیباست، اما گاهی سختی های زندگی مانع از دیدن این زیبایی ها می شود. کمی به شگفتی های اطراف خود توجه کنید، و با دیدن و بزرگنمایی نیمه پر لیوان زندگیتان، کمی از خیره شدن به نیمه خالی زندگیتان چشم پوشی کنید.
- شخصیت خود را با مطالعه منظم و افزایش اعتماد به نفس و برنامه ریزی برای آینده ارتقا دهید، تا با محکم کردن شخصیت خود بتوانید تاثیرات مثبتی در زندگی خود شاهد باشد.
- به خدا نزدیک تر شوید. هیچ کس بیشتر از او عاشق شما نیست و امین ترین و آرام بخش ترین نیروی ممکن برای شما در نزد اوست، پس خود را از این نعمت بیکران محروم نکنید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:
تاثیر نماز بر وسواس فکری